هستها و بايدهاي حلقات صالحين بسيج (به بهانه هفته مبارک بسيج)

ساخت وبلاگ

به بهانه هفته مبارک بسيج


ديگر مثل قديم نيست، بسيج هم به قول امروزي‌ها آپديت و به‌روز شده، تو پايگاه بسيج که قدم مي‌گذاري، همه چيز منوط شده به حضور در «حلقات تربيتي صالحين» خلاصه اينکه ظاهرا تمام توان بسيج در حلقه صالحين متمرکز شده است. تربيت انسان برجسته در ميدان رزم، داراي بنيه فرهنگي، خود جوش در عرصه سياست، توانا در تبليغ دين، مومن، بصير، مجاهد، فعال و انقلابي. اينها انتظارات و توقعاتي است که رهبر معظم انقلاب و مسئولين بسيج مستضعفين از خروجي حلقات صالحين بسيج دارند.


حلقات صالحين در واقع، به منزله هموار کردن مسير ظهور امام عصر(عج)، کادرسازي دوباره براي انقلاب و نيز جريان سازي فرهنگي در کشور، با هدف غالب شدن رويکرد فرهنگي در تشکل هاي فرهنگي، ديني است.


در مقايسه حلقه صالحين مدنظر رهبري معظم و مسئولين با حلقه صالحين کف پايگاه تا رسيدن به نقطه مطلوب خيلي فاصله مشاهده مي‌شود. هفته گذشته مصاحبه‌اي با يکي از مربيان و فرماندهان موفق و دلسوز حلقه صالحين در قم انجام دادم تا از کم و کيف حلقه‌هاي صالحين پايگاهشان باخبر شوم، آن طور که از صحبت‌هايش متوجه شدم و همه حرفش را در اولين جمله‌اش جمع کرد گفت:‌ کارمان آش دهن سوزي نيست و تا نقطه آرماني فاصله زياد است. البته با بازخواني برنامه‌هاي تابستاني و غيرتابستاني (ايام تحصيل)، در جريان سختي‌هاي اين کار مغفول فرهنگي در عصر حاضر قرار گرفتم و حق را تا حدود زيادي به ايشان دادم.


همه اين مطلب را به گونه‌اي در زندگي خود تجربه کرده‌ايم و آن را تاييد مي‌کنيم که اثرگذاري يک صحبت رو در رو يا به قول امروزي‌ها فيس تو فيس (faceto face) يا مستقيم و چهره به چهره يک فرد سخنران،‌ معلم يا‌ مربي خوب با انسان خيلي بيشتر از گوش کردن يک سخنراني کامل از اوست و ماندگاري آن مطلب در ذهن خيلي بيشتر است. از اين رو ارتباط «رو در رو» يا «چهره به چهره» که از بهترين و کارآمدترين روش‌هاي کار فرهنگي شناخته شده است از سال 88 جزء برنامه‌هاي اصلي و پايه‌اي بسيج قرار گرفت ولي متأسفانه آنگونه که بايد جز در برخي مناطق کشور جا نيفتاده و مهجور مانده است و برخي از فرماندهان پايگاه‌ها به همان سبک سنتي قديم به اداره پايگاه مي‌پردازند.


در يک نگاه کلي مزاياي ارتباط «رو در رو» يا «چهره به چهره» مد نظر در حلقات صالحين را اين گونه مي‌توان برشمرد: 1. مخاطب ثابت و دسترس ما قرار دارد نه متغير مانند مخاطب برنامه‌هاي يادواره‌هاي شهدا ، سخنراني، گردان و... .2. هزينه اين ارتباط پايين است. 3. ارتباطي فعال است نه منفعل. به اين معني که مربي منتظر مخاطب نمي‌نشيند بلکه خودش به سراغش مي‌رود. 4. اثرگذاري بالا و ملموسي دارد. 5. شناخت بهتر مربي از اوضاع محل، جامعه و مردم. 6. وجود مخاطب يک دست با يک رده سني در حلقات و آسان بودن کار براي مربي. و...


آسيب‌هايي نيز متوجه اين ارتباط «چهره به چهره» در حلقات هست، چون بخشي از اين ارتباط چهره به چهره ارائه پاسخ‌هاي تحليلي از سوي مربي و سرگروه است که ممکن است تحليل‌هايي مضرّ و گمراه کننده به خورد مخاطب بدهد. يکي از مشکلات ديگر اين است که معمولا افراد بصورت مقطعي در پايگاه‌هاي مختلف بسيج چه دانشگاه، محله، مدارس و... حضور مي‌يابند و کار مربي را سخت مي‌کند. کمبود بودجه، کمبود افراد باصلاحيت، برنامه‌ريزي‌هاي نامناسب و ابلاغ‌هاي دست و پاگير همه از آسيب‌هاي ديگر اين ارتباط است.


حاصل سخن اين‌که يقيناً با برنامه‌ريزي منسجم، نظارت مستمر و استفاده از افراد با صلاحيت و ظرفيت‌هاي موجود در بسيج، اين ارتباط «رو در رو» يا «چهره به چهره» مدنظر در حلقات تربيتي صالحين انسان‌هايي مومن، بصير، مجاهد، فعال و انقلابي را تحويل جامعه خواهد داد. انشاءالله.


لينک يادداشت در خبرگزاري بسيج:

پاي درد دل قرآن در عزادار...
ما را در سایت پاي درد دل قرآن در عزادار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8shabanihojjat5 بازدید : 197 تاريخ : يکشنبه 19 دی 1395 ساعت: 4:46